بازگشت به صندوق رای؛ نصیحتی با چند برداشت
تاریخ انتشار: ۱۸ تیر ۱۴۰۲ | کد خبر: ۳۸۱۷۳۵۳۱
واکنشهای اصلاحطلبان به اظهارات محمدرضا باهنر درباره «بازگشت به صندوق رای» که به گفته وی نوعی «نصیحت» بوده است، همچنان ادامه دارد. برخی آن را تهدید میدانند که نتیجه عکس خواهد داشت و عدهای معتقدند که میتوان با تعامل و رایزنی، شرایط را برای شرکت در انتخابات آینده فراهم کرد.
به گزارش ایسنا، انتخابات دوازدهمین دوره مجلس شورای اسلامی اسفند ۱۴۰۲ برگزار خواهد شد و از حالا بحثهای مرتبط با این انتخابات آغاز شده است.
بیشتر بخوانید:
اخباری که در وبسایت منتشر نمیشوند!
محمدرضا باهنر فعال سیاسی اصولگرا و دبیرکل جامعه اسلامی مهندسین ۱۰ تیر با بیان اینکه تنها راه حیات در عرصه سیاسی، صندوق رأی است، گفت :«من جبهه اصلاحات را نصیحت میکنم که به صندوق رأی بازگردند.»
این نماینده سابق مجلس شورای اسلامی تصریح کرد: «برخی از سران اصلاحات به این جمعبندی رسیدهاند که برای ادامه حیات سیاسیشان باید دست از تحریم انتخابات بردارند. با لشکرکشی در خیابان و اغتشاش راه به جایی نمیبرند. خارجیهای گردن کلفت به جایی نرسیدند و اینها هم در این صورت رقیب خود را نظام تعریف کرده و خارج از نظام خواهند بود. در این صورت دیگر باید جوابگوی هسته سخت نظام باشند. چرا که در غیر این صورت، دیگر باید جوابگوی هسته سخت نظام باشند.»
باهنر همچنین عنوان کرد: «اینکه فلان شخص را قبول نداشته باشند اشکال ندارد، داخل نظام به رقابت و ارائه برنامه بپردازند، اما اینکه دنبال تحریم باشند خروج از نظام است.»
این اظهارات به زعم باهنر نوعی «نصیحت» به اصلاحطلبان درباره رویکردشان به انتخابات آینده مجلس بود اما عدهای هم آن را به عنوان «تهدید» برداشت کردند. در همین زمینه روزنامه اصلاحطلب شرق ۱۲ تیر در مطلبی با عنوان «ترغیب یا تهدید» با اشاره به سخنان باهنر نوشت: «جریان سیاسی اصولگرا مدتی است به دلیل نگرانی از مشارکت پایین مردم، تصمیم گرفته جریان اصلاحطلب را هم وارد بازی کند البته نه بهعنوان رقیب که در ظاهر بهعنوان بازارگرمکن انتخابات.»
همچنین روزنامه اطلاعات در مطلبی نوشت که با سلب و ایجاب نمیتوان انتخابات را دستوری کرد. انتخاب یعنی آزادی گزینش و الزام و دیباچه این آزادی همانا آگاهی است بر منتخبان و وکلایی که قرار است ستارگان آسمان صندوقهای آرا باشند.
البته صحبتهای باهنر به نوعی در واکنش به اظهارات سوم تیر سعید حجاریان از تئورسینهای جریان اصلاحات بود که در گفتوگویی علاوه بر برشمردن شش فرض برای اصلاحطلبان در انتخابات آینده، گفته بود که اگر سید ابراهیم رئیسی به هر نحوی از دولت کنار برود، اصلاحطلبان بدون آن فرضهای ششگانه هم در انتخابات شرکت خواهند کرد.
در راستای همین موضوع، احمد زیدآبادی فعال سیاسی ۱۱ تیر نوشت: «درخواست آقای حجاریان برای برکناری آقای رئیسی قاعدتاً یک نظر شخصی است و کاملاً بعید مینماید که عموم اصلاحطلبان مطالبه خود را به بودن یا نبودن یک فرد خاص در راس قوه مجریه تقلیل دهند و او را به عنوان مشکل اصلی کشور معرفی کنند.»
باهنر هم ۱۲ تیر در واکنش به اظهارات حجاریان بیان کرد: «این نوعی هنجارشکنی است. رفتن و آمدن دولت سازوکار دارد. اینکه برخی برای آمدن به صحنه انتخابات شرط میگذارند، معنا ندارد. آقای حجاریان برای آمدن شما حاکمیت شرط میگذارد، نه آنکه شما برای حاکمیت شرط بگذارید. اگر خواستید وارد انتخابات شوید یک سری شرط و شروط است، اینها را بپذیرید بعد تشریف بیاورید.»
البته زیدآبادی در نوشته اخیر خود به موضوع گرم شدن تنور انتخابات توسط اصلاحطلبان هم اشاره کرد و یادآور شد: «آنچه اصولگرایان حاکم، خود را نسبت به آن بیتوجه نشان میدهند، وضعیت افکار عمومی است. آنان میپندارند که با حضور اصلاحطلبان و یا بخشی از آنها، تنور انتخابات گرم میشود و اکثریت مردم به پای صندوقهای رای هجوم میآورند. این اتفاق بدون تحولی معنادار که چشمه امیدی را در متن جامعه بجوشاند و یا چشماندازی نو در افق بگشاید، بسیار بعید است روی دهد.»
وی افزود: «اصولگرایان به جای آنکه برای رقیب بیرمقِ سیاسی خود خط و نشان بکشند و شرط و شروط برای حضور کماثرش در انتخابات تعیین کنند، باید به فکر انجام تغییر و تحولی در جهت امیدآفرینی واقعی در متن مردم باشند. اگر قرار به تغییر و تحول است، از هماکنون باید ابعاد آن تبیین و تشریح و حرکت عملی برای اجرای آن آغاز شود.»
نکتهای که زیدآبادی به آن اشاره کرده تقریبا در واکنش سایر اصلاحطلبان هم دیده میشود. آنها خود را متمایل به شرکت در انتخابات نشان میدهند و چندان صحبتی از تحریم انتخابات نمیکنند اما معتقدند باید روزنه امیدی هم دیده شود.
حسن رسولی عضو جبهه اصلاحات، ۱۱ تیر درباره موضع اصلاحطلبان در مواجهه با انتخابات آینده اظهار کرد: «آخرین موضع جبهه اصلاحات در انتخابات ریاست جمهوری ۱۴۰۰ در قالب یک بیانیه عنوان شد و قابل مراجعه است.
در مورد انتخابات پیش رو هنوز مجمع عمومی جبهه اصلاحات با توجه به تهدیدهای جدی که بیش از گذشته متوجه نهاد قانونگذاری است، به تصمیم جمعی نرسیده است.»
موضوع اصلی نحوه تعامل اصلاحطلبان با نهادهای نظارتی برای شرکت در انتخابات است. از دل سخنان اصلاحطلبان این گونه برمیآید که آنها منتظر چراغ سبز برای حضور در انتخابات هستند.
در همین زمینه رسولی تصریح کرد: «ما قطعا نیازمند تعامل و رایزنی با حاکمیت و نهادهای حکومتی هستیم. ما قهر نکردیم. اما ما را حذف کردند و کنار زدند. برخی میگویند اصلاحطلبان انتخابات را تحریم کردند، اصلاحطلبان انتخابات را تحریم نکردند ولی در زمانی که ما کاندیدایی نداریم و به ما اجازه شرکت نمیدهند، چه تصمیمی بگیریم؟ ما زمانی میتوانیم در انتخابات مشارکت داشته باشیم که کاندیدای ما به صورت آزاد، برابر و بر اساس قانون بتواند در معرض رأی قرار بگیرد. نه اینکه برای ما کاندیدا انتخاب کنند.»
از طرفی اصلاحطلبان معتقدند که باید راهشان هم برای حضور حداکثری در انتخابات باز باشد و مانند انتخابات گذشته با محدودیت مواجه نشوند. آذر منصوری که اخیرا به عنوان رئیس جبهه اصلاحات انتخاب شده است ۱۳ تیر به صحبتهای باهنر واکنش نشان داد و از او خواست که «به جای تعیین تکلیف برای جریان های سیاسی رقیب خود به دیگران هم توصیه کند.»
از سوی دیگر حمیدرضا ترقی فعال سیاسی اصولگرا و عضو حزب موتلفه ۱۳ تیر در پاسخ به این سوال که آیا سخنان باهنر مبنی بر توصیه اصلاحطلبان برای حضور در انتخابات و برگشتن به صندوق رأی اشتباه بود که باعث برافروخته شدن این جریان سیاسی شده است، گفت: «این امر از بدیهیترین مسائل در عرصه سیاسی است. هر جریان یا حزب سیاسی که بخواهد در عرصه سیاسی و در چارچوب یک نظام سیاسی فعالیت کند، باید از مسیر انتخابات و صندوق رای به قدرت برسد. خیابان مخصوص کسانی است که ضدانقلاب و برانداز هستند و اگر جریانی وارد این مسیر شود، بدون تردید دیگر از چارچوب آن نظام خارج شده و با برخورد سخت مواجه خواهد شد.»
ترقی اضافه کرد: «آشفتگی اصلاحطلبان به این دلیل است که میخواهند هم در قدرت باشند و هم اپوزیسیون ساختار سیاسی که این امر ممکن نیست و این زیست دوگانه دیگر امروز جوابگوی این جریان سیاسی نیست و باید تکلیف خود را روشن کند. تحریم انتخابات یعنی پاسخ مثبت به اردوکشی خیابانی که انتهای آن هم مشخص است.»
با این وجود جواد امام سخنگوی جبهه اصلاحات ۱۴ تیر گفت: «ما زمانی میتوانیم در انتخابات مشارکت داشته باشیم که کاندیدای ما به صورت آزاد، برابر و بر اساس قانون بتواند در معرض رای قرار بگیرد. نه اینکه برای ما کاندیدا انتخاب کنند. بعضی از اشخاص و احزاب برای ما کاندیدای انتخابات تدارک ببینند و با آنها لابی کنند و به اسم اصلاحطلب تنور انتخابات را داغ کنند.»
تقریبا با بررسی مواضع اصلاحطلبان میتوان به این نتیجه رسید که آنها به عنوان یکی از جریانات سیاسی اصلی کشور، همانطور که سید محمد خاتمی چندی پیش نزاع خیابانی و براندازی را راه حل ندانست، همچنان با توسل به صندوق رای به بازگشت به کرسیهای پارلمان و البته دولت میاندیشند اما در شرایطی که بتوانند به قول خودشان کاندیداهای حداکثری خود را داشته باشند.
انتهای پیام
منبع: ایسنا
کلیدواژه: انتخابات 1402 اصلاح طلبان اصولگرايان صندوق رای گیری برگزیده ها ایران و الجزایر حسين اميرعبداللهيان مجلس یازدهم سيدابراهيم رئيسي برگزیده ها رئيس جمهور احمد وحیدی وزیر کشور ايران و عراق ایران و الجزایر حسين اميرعبداللهيان مجلس یازدهم سيدابراهيم رئيسي انتخابات آینده جبهه اصلاحات اصلاح طلبان صندوق رای برای حضور
درخواست حذف خبر:
«خبربان» یک خبرخوان هوشمند و خودکار است و این خبر را بهطور اتوماتیک از وبسایت www.isna.ir دریافت کردهاست، لذا منبع این خبر، وبسایت «ایسنا» بوده و سایت «خبربان» مسئولیتی در قبال محتوای آن ندارد. چنانچه درخواست حذف این خبر را دارید، کد ۳۸۱۷۳۵۳۱ را به همراه موضوع به شماره ۱۰۰۰۱۵۷۰ پیامک فرمایید. لطفاً در صورتیکه در مورد این خبر، نظر یا سئوالی دارید، با منبع خبر (اینجا) ارتباط برقرار نمایید.
با استناد به ماده ۷۴ قانون تجارت الکترونیک مصوب ۱۳۸۲/۱۰/۱۷ مجلس شورای اسلامی و با عنایت به اینکه سایت «خبربان» مصداق بستر مبادلات الکترونیکی متنی، صوتی و تصویر است، مسئولیت نقض حقوق تصریح شده مولفان در قانون فوق از قبیل تکثیر، اجرا و توزیع و یا هر گونه محتوی خلاف قوانین کشور ایران بر عهده منبع خبر و کاربران است.
خبر بعدی:
واکنش عباس عبدی به سخنان مهدی نصیری: اصلاحطلبی و براندازی دو راهبرد غیر قابل جمع است
به گزارش جماران؛ گفت و گوی عباس عبدی تحلیلگر مسائل سیاسی با خبرآنلاین در پی می آید:
پس از گفتگوی آقای نصیری با بیبیسی انتقادهای زیادی بویژه از سوی اصلاحطلبان داخلی مطرح شد دلیل آن چیست؟
واقعیت این است که در این مورد خاص اصولگرایان عزیز هستند که باید موضعگیری صریحی میکردند، آنان که درباره همه چیز برای اعلام موضع پا به رکاب هستند در این مورد سکوت کردهاند. ولی چون نمیخواهند به انتساب گذشته ایشان اشاره شود یا به این علت که به درستی گمان میکنند موضعگیری آنان فاقد نفوذ است زحمت این کار را بر دوش اصلاحطلبان انداختهاند.
فکر میکنید که چرا آقای نصیری فرایند عبور از منتهیالیه حکومت را تا منتهیالیه اپوزیسیون طی کرده است؟ و چرا با ایشان برخورد نشد و به راحتی اجازه خروج هم داشتند.
واقعیت این است که گرچه عبور این فاصله از سوی آقای نصیری موجب تعجب است ولی خیلی هم فوری رخ نداده است و چند سال طول کشیده است. این پدیده در میان جناح اصولگرایان حاکم مسبوق به سابقه است و تا کنون افراد زیادی این مسیر را رفتهاند. علت هم این است که آنان از نزدیک شاهد موارد بیصداقتی یا توطئهچینی و دودوزهبازی و در نهایت عمق اندک افکار در آن سو هستند. ابتدا خود را توجیه میکنند و میگویند انشاالله گربه است ولی وقتی زیاد شد از درون خالی میشوند و کافی است یک تجربه منفی شخصی هم پیدا شود و به یکباره از آنها عبور نمایند.
درباره عدم برخورد و آزادی خروج هم بیش از آن که نکتهای متوجه آقای نصیری باشد مربوط به تبعیضها و بیعدالتیهای رفتاری جاری است که موجب میشود کسانی را برای زدن کوچکترین حرفی احضار کنند و برای حجاب چنین تحت فشار قرار گیرند، دیگران با بیان تندترین مواضع آزاد باشند. در واقع باید با همه همینگونه با سعه صدر مواجه شوند. امیدواریم که چنین شود. مبنای رفتار نباید سیاسی باشد باید قضایی محض باشد.
فارغ از اینها به نظر شما ایشان چرا رفت؟
ما وظیفه داریم همان را که گفته باور کنیم مگر این که شواهد دیگری در نقض آن بیان شود. ولی مشکل آقای نصیری این است که به دلائل پیشگفته و سوابق موجود، احتمال کمی وجود دارد که افکار عمومی با گزارههای اعلام شده ایشان همدلی کند، لذا همه در پی یافتن طرح و برنامهای پیچیده در پشت ماجرا هستند. با این حال باید منتظر بود تا حقیقت روشن شود.
به نظرتان آن طرف از او استقبال خواهند کرد؟
پاسخ به این پرسش سخت است. آن طرف نیروهای پراکنده و با وابستگیها و کارفرمایان سیاسی و فکری و حتی مادی گوناگونی هستند. بعلاوه در سطح اظهار نظر که افراد حرفهای خودشان را میزنند ولی در سطح همکاری بعید میدانم که با وجود چنین وضعی اعتماد کسی برای اقدام عملی جلب شود.
به عنوان آخرین سوال فکر میکنید ایده او برای کسانی جذاب است؟
دنیای سیاست بیش از این که دنیای ایدهها باشد دنیای قدرت است. میان قدرت و ایده باید رابطه نزدیکی باشد. این حرفها را دیگرانی هم در خارج زدهاند ولی بسرعت به حاشیه رفتهاند. در شرایط کنونی همان کسانی که علیه آنان حرف میزد، قدری از این فضا بهرهمند میشوند. به نظرم یک دو راهی قرار خواهد داشت که هر دو سویش زیان است.
ولی ایده او بیشتر ناشی از این است که سیاست به امری شخصی تقلیل یافته و گویی ارادههای افراد به تنهایی منشأ اثرات تعیین کننده است. بعلاوه براندازی قابل جمع با اصلاحطلبی نیست. فارغ از این که با کدامیک موافق باشیم یا خوب بدانیم راه میانبری هم وجود ندارد. برخی خواستهاند تحت عنوان تحولخواهی راه میانه نشان دهند در حالی که تحولخواهی بر مضمون و محتوا تاکید دارد که هم میتواند شامل اصلاحطلب شود و هم برانداز.
در حالی که این دو شیوه فعالیت سیاسی هستند. مثل زمان انقلاب که همه برانداز شدند با محتواهای کاملا متفاوت و حتی متضاد از یکدیگر. شیوه و راهبرد سیاسی قابل میانبر زدن نیست.